زنان شاهنامه

متن مرتبط با «حسینی» در سایت زنان شاهنامه نوشته شده است

اربعین حسینی

  • متن شعرزمزمه اربعین -(دوباره خسته ودرمونده ام ای دادبیداد)۱۲دنبال کردن این شاعر۱۴۳۳دوباره خسته ودرمونده ام ای دادبیداددوباره ازهمه کس رونده ام ای دادبیدادزیرگریه زدم گفتم حسین مثله همیشههمه رفتندومن جامونده ام ای دادبیداددل من بیقرارهچشمام ابربهارهمیگن اقا,رفیقاماقات دوست ندارهاخه بامراممنم نوکرممگه جانبودبرام توحرمبنددوممن ومیشناسی اقا من گدای دورگردممن و میشناسی اقا ازغم توکوه دردممنم اون بچه ای که بودرو دوشش یه علامتتوی کوچه خیابوناحدین حدین میکردمیه پیرهن مشکی داشتمدوتا زنجیرخوشگلمیگفتم بایه ذوقیحسین جان ازته دلچه دنیایی بودقدیما حسینمیگفتن همهبی ریاحسینبندسومرسیده کاروونه لاله ها پاشوبرادررسیده کاروون ناله ها پاشوبرادرهمونا که ندیده حتی ماهم صورتاشونگرفته ماه روشون هاله ها پاشوبرادرپاشوای نور دیدهببین زینب بریدهنمیدونی برادرکه زینب چی کشیدهدورازچشم تومن ازاردیدمپاشوباوفاکه بازاردیدمسه شنبه ۱ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۲۷ نوشته شده توسط سید محمد حسینی شاعر:حمید عرب خالقیمتن شعر اربعین حسینی -(خونجگر زینب، بی پسر لیلا)۱۱دنبال کردن این شاعر۲۳۸۹۵آه و واویلا صد آه و واویلاخونجگر زینب، بی پسر لیلااربعینِ شاه کربلا گشتهدل به داغ او ، مبتلا گشتهزینب کبری آید ز شهر شامبا دلی پر از ، مِحنت و آلاماز فَغانِ شاهدان عاشوراکربلا گشته ، محشر کبریاز سفر بَهرَت سوغاتی آوردمکن نظر بر این ، قلب پر دردماز فِراقت ای محبوب جانانهدخترت جان داد ، کنج ویرانهپنج شنبه ۳۱ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۱۱ نوشته شده توسط علیرضا گودرزی شاعر:امیر عباسیزمینه احساسی اربعین -(داره جاری میشه ، سیل عشقت آقا)۱۱دنبال کردن این شاعر۲۳۵۴۴داره جاری میشه ، سیل عشقت آقااما من جا موندمهرکی رفته پشتش ، گریه کردم جوریکه اونو گریوندمامتح, ...ادامه مطلب

  • عاشورای حسینی

  • قتلگاه -(از حرم تا قتلگه زینب صدا میزد حسین)۱۲دنبال کردن این شاعر۱۷۶۰۱از حرم تا قتلگه زینب صدا میزد حسیندست و پا میزد حسین زینب صدا میزد حسینسوی دشمن عصمت کبرا هراسان آمدهپا برهنه وا اخا گویان بمیدان آمدهزینب بی خانمان با چشم گریان آمدهاز برای دیدن شاه شهیدان آمدهدید در دریای خونین دست و پا میزد حسیندست و پا میزد حسین زینب صدا میزد حسینامر بر آن دختر زهرا چنین دشوار شددر میان معرکه بی یار و بی غمخوار شدچاره ی دیگر ندیده عاقبت ناچار شدملتجی بر ابن سعد کافر غدّار شددید در دریای خونین دست و پا میزد حسیندست و پا میزد حسین زینب صدا میزد حسیندستها بر سر بزد با ناله و فریاد و آهگفت زینب ای عمرسعد لعین و رو سیاهمیکشند این قوم حسینم را تو مینمایی نگاهیک مسلمان نیست آیا در میان این سپاهدید در دریای خونین دست و پا میزد حسیندست و پا میزد حسین زینب صدا میزد حسینصوت زینب را شنیده چشم خونین کرد وابر تکلّم آمده گفتا غریب کربلاتو مکن اینجا توقف رو بخیمه خواهرااز برای قتل من میاید آن شمردغادید در دریای خونین دست و پا میزد حسیندست و پا میزد حسین زینب صدا میزد حسینمنتظر برگشت آن غمخواره برسوی خیامجمع میکرد آل طاها را بیک خیمه تمامشد بلند آواز تکبیر صدای اهل شامبانگ زد از آسمان روح الامین قتل الامامدید در دریای خونین دست و پا میزد حسیندست و پا میزد حسین زینب صدا میزد حسین«غمگینا» زین محنت غم جمله ذرّات جهانضجه و ناله کنان بوده همه قدوسیانفاطمه بر سر بزد آمد بفریاد و فغانگفت یا جدا ببین آیا چه کرده است امتاندید در دریای خونین دست و پا میزد حسیندست و پا میزد حسین زینب صدا میزد حسینجمعه ۲۹ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۲۲:۴۹ نوشته شده توسط یوسف اکبری شاعر:مرحوم ملا عبادالله غمگین اردبیلینوحه های دهه ی اول محرم۹۸, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها